محمد حسینمحمد حسین، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره

زیباترین حس دنیا

خوشحالم

1392/11/18 1:48
نویسنده : مامانی
135 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزم محمد حسین گلم

الان که دارم این مطالب رو مینویسم دو ماه و ده روزت تموم شده، تو این مدت خیلی اتفاق ها افتاده،باورم نمیشه اما همش گذشت ....

همه رو میخوام به اختصار بنویسم تا یادم نره و اگه وقت کنم با توضیح مفصل شرح میدم.

اینکه طبیعی به دنیا اومدی روز پنجشنبه هفتم آذر ماه ساعت 7 صبح،بیست وچهارم محرم سال 1435 هجری و28 نوامبر 2013،در بیمارستان خاتم الانبیاء.

باباییت همراهم بود،و هیچوقت چشمای سیاهتو فراموش نمیکنم.

شب اول بیمارستان،اولین بار که اومدی خونه،قربانی بابایی ،بستری شدنت در بیمارستان یا بهتر بگم زردی گرفتنت،شب اول در خونه و از همه مهمتر و سخت تر کولیکت و این دردناکترین قسمت بود و هست،دکتر فرسار،شیر نخوردن،دکتر پروند،ده روز اول،من و تو و تنهایی چهل روزه،بیماری من ولیزر،ختنه،رستوران ،بچه دوستان پر مدعا و حراف(عروسک بازان)،تنهایی تنهایی تنهایی من وباباییت، پرهیز غذایی و ...

الان ساعت 1.45 بامداد هست الان دفعه چهارم بود که از خواب بیدار شدی و دوباره خوابوندمت.

دوستت دارم کوچولوی من با تمام سختی های بچه داری و خوشحالم که همه این مواردی که نوشتم گذشششششششششششششششششت و صد البته چه تجربیاتی برای به من داشت ...

هم موسم بهار طرب خیز بگذرد

هم فصل ناملایم پاییز بگذرد

گر ناملایمی به تو رو کرد از قضا

خود را مساز رنجه که این نیز بگذرد

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)